محمد مسعود همه زندگیمون

امدن بابا رضا

سه شنبه ١ شهریور ماه بابا رضا از سفر چین امد خوش امدی رضا جان محمد مسعود کلی خوشحالی کرد که باباش اومده حدود یک ربع پدر و پسر تو بغل هم بودندو همدیگر را بوس میکردند بابا رضا یک چمدون پر از اسباب بازی برای محمد مسعود اورده بود ماشین کنترلی که ادم اهنی هم میشه ماشین دیوونه ماشینی که فقط روی دیوار و ایینه راه میره هلی کوپتر بزرگ کنترلی بلبل کنترلی چند دست لباس زمستانی و شامپو دست بابا رضا درد نکنه به خاطر این همه سوغاتی
8 شهريور 1390

شب قدر

  امشب شب ١٩ ماه رمضان و به روایتی شب قدر هست نماز روزه های همه قبول باشه   از کسانی که امشب احیا میگیرن ما را از دعای خیرشون بی نصیب نذارن و عباداتتون مقبول در گاه خداوند باشد             محمد مسعودم ان شاالله امام علی علیه السلام محافظت باشد و رهرو امام علی باشی مولا جان به ما توفیق احیا این شبهای پر از فیضو برکت رابده و شفاعت ما را روز قیامت بکن در درگاه خداوند بکن مولا جان نگهدار مسافر عزیزمان رضا باش   ...
28 مرداد 1390

تولد 5 سالگی

١٦ خرداد ٩٠ محمد مسعود عزیزکم ٥ ساله شد   ان شاالله ١٢٠ ساله بشی مادر به خاطر فوت عمویم تولدش را خودمونی و بی سروصدا گرفتم فقط مامانی و بابایی و دوت خاله ها بودند و عمو مجتبی اومده بود دیدن مامانی که از کربلا اومده بود و در جشن خصوصی ما هم شرکت کردند محمد مسعود با باباش رفتند یک کیک بزرگ به شکل دلفین گرفتند و اومدند محمد مسعود کادوهای زیادی گرفت فردا تولد هم مامانی فخری و عمه شیرین اومدند و کادو دادند به گل پسرم                     محمد مسعود از بابا رضا اسکوتر و از مامانی و بابایی دفترچه حساب بانک ملیو از خاله بهاره شلوارک مارک دا...
28 مرداد 1390

تبریک

  میلاد امام حسن کریم اهل بیت برشما دوستان عزیز مبارک   امام حسن همه  شما دوستان را محافظت کند و حاجت روا بشید امام حسن خودت محافظ محمد مسعودم باش و محافظ مسافر عزیزمان  رضا باش   ...
25 مرداد 1390

شهربازی

محمد مسعود تابستون که میشه با باباش بعضی شبا میرن شهر بازی و کلی بازی سوار میشن من هم یک دفعه رفتم ولی حوصله ام سر رفت دیگه با اونا نرفتم خودشون دوتا میرن کلی هم کیف میکنند و میان برام تعریف میکنند   سوار بر قطار هواپیمای پرنده   پدر و پسر سوار بر سورتمه   ...
22 مرداد 1390

نمایشگاه لاله

خردادامسال (سال 90) تصميم گرفتيم بريم نمايشگاه باغ لاله كه تو جاده شمال هست جمعه صبح زود همراه با ماماني و خاله بهاره و عمو محمد و خاله اكرم و پونه و پدرام و من و بابا رضا و تو گل پسر راه افتاديم خيلي دور بود و طول كشيد تا رسيديم وقتي رسيديم ضد حال خورديم بخاطر ترافيك و ازدحام جمعيت اجازه ديدن نمايشگاه را ندادند و ما فقط از فروشنده هاي اطراف نمايشگاه چند تا لاله خريديم و عكس انداختيم بعد نزديك ظهر بود رفتيم به يكي از رستورانهاي اطراف اونجا تا غذا بخوريم روي ميزهاي بيرون رستوران كه كنار رودخونه بود نشستيم و غذا چلو كباب و ماهي خورديم           &...
22 مرداد 1390

سفر بابا رضا

امروز 20 مرداد 1390 بابا رضا براي كارش به سفري طولاني به چين رفت سفرش 12 روز طول ميكشه براي من و محمد مسعود كه تا حالا لز رضا دور نبوديم سخت هست براي بابا رضا هم خيلي سخته خيلي از هم دور بوديم 4 روز بوده نه مدت طولاني محمد مسعود خيلي بي تابي كرد به باباش گفت بابا نرو دلم تنگ ميشه بابا دوست دارم باباش گفت ميخوام برات كلي اسباب بازي بيارم محمد عاشق اسباب بازي گفت من هيچي نميخوام تو فقط نرو بعدش گريه كرد  رضا هم ناراحت شد كلي قربون صدقه محمد مسعود رفت و با اون صحبت كرد تا اروم شد ديشب رضا داشت چمدونش ميبست محمد اومد گفت بزار كمكت كنم و كلي حرف زد و دستور براي چيدن چمدون داد اخر سر هم رفت البوم عكسش اورد و ب...
20 مرداد 1390

عيد 1390

امسال عيد طبق هر سال به ديار پدري باباي محمد مسعود رفتيم يك جاي شخصي هست كاملاازاد هستي به دور از ترافيك و دود و استرس و شلوغي هرچي هست هواي پاك و تميز پر از كوه و سبزه و درخت محمد مسعود عاشق اونجاست هر وقت دلتنگ بشه ميگه بريم اونجا ولي به خاطر كويري بودنش تو تابستان خيلي گرمه و نميشه بريم اونجا مرغ و خروس و كفتر داره و محمدم هر روز با باباييش به اونا دونه و اب ميده و13 روز كيف ميكنه و انرژي خالي ميكنه                 موقع برگشتن مكافات داريم با امدن اقابه تهران اخه اونجا خاك بازي و اب بازي و كوهنوردي ميكنه ولي تو تهران هيچ كدوم اينا را نميشه انجام داد ...
17 مرداد 1390

تخت

تخت محمد مسعود از اینایی هست که پایینش کمد و میز کامپیوتر داره و تختش پله میخوره میره بالا   من میترسیدم بره روی تخت بخوابه اخه تو خواب راه میره اون خیلی دوست داشت روی اون بخوابه منم تخت و کمدش باز کردم و جدا کردم از هم حالا راحت روی تختش میخوابه            قبل از جدا کردن تخت       بعد از جدا کردن تخت         ...
17 مرداد 1390