محمد مسعود همه زندگیمون

عشق بابايي به نوه اش محمد مسعود

1390/4/18 12:43
نویسنده : مامان الهام
256 بازدید
اشتراک گذاری

 

پسرم بابا لطفي خيلي تو را دوست داشت و دارد به حدي كه هر روز قبل از اين كه به سر كار برود اول مي امد تو را ميديد و بعد مي رفتو شب به شب هم مي امد پيشت و با تو صحبت ميكرد و تو هم با زبان قان و قون جوابش را ميدادي ان قدر لبت را غنچه ميكردي كه جوابش را بدهي كه خسته ميشديقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

*****
17 تیر 90 17:30
سلام ببخشید که مزاحم شدم می خواستم بپرسم چه جوری قسمتی رو که سن محمدمسعود جون رو نشون می ده درست کردید؟؟؟؟؟:
سلام


سلام
خود وبلاگ خودكار انجام ميده