عيد 1390
امسال عيد طبق هر سال به ديار پدري باباي محمد مسعود رفتيم يك جاي شخصي هست كاملاازاد هستي به دور از ترافيك و دود و استرس و شلوغي
هرچي هست هواي پاك و تميز
پر از كوه و سبزه و درخت
محمد مسعود عاشق اونجاست هر وقت دلتنگ بشه ميگه بريم اونجا ولي به خاطر كويري بودنش تو تابستان خيلي گرمه و نميشه بريم
اونجا مرغ و خروس و كفتر داره و محمدم هر روز با باباييش به اونا دونه و اب ميده و13 روز كيف ميكنه و انرژي خالي ميكنه
موقع برگشتن مكافات داريم با امدن اقابه تهران
اخه اونجا خاك بازي و اب بازي و كوهنوردي ميكنه ولي تو تهران هيچ كدوم اينا را نميشه انجام داد محمدم حق داره
اينم عكسهاي عيد
محمد مسعود همراه با بابا رضا و بابايي و ماماني در باغ بابايي
در دشت و كنار باغها
باغ بابايي
محمد مسعود در حال باد زدن كباب ها
محمد مسعود و بابا رضا در دشت كنار ديوار سنگي
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی